24 June 2022
Channel «دفتر شعر من | Mah's Poem» created
د
15:22
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
سلام عزیزان من #ادیب هستم به دفتر شعر ماه خوش اومدید در اینجا سروده های من رو خواهید شنید
من با خودم عهد بستم هر روز یک دو بیتی یا بیشتر بنویسم و ۳۶۵ روز این کار رو انجام بدم کنار من باشید سرودن رو یاد میگیرم و می‌سرایم و می‌شنوید
https://t.me/Mah_Poem
15:30
چشمه کلماتم از روحم به قلم می رهاند ؛
جسمم در میان صفحه سپید قلم می دواند؛

کجا دانم که ، خواند این اشعار ملیح را؟
چطور نمی دانم، که داند صحیح و ناصحیح را

( اولین بیت های من در ۳ تیر ۱۴۰۱ از دفتر شعر ماه )
@Mah_Poem 🌙
د
16:24
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
سلام خوبم ،من اینک اینجا هستم؛
چرا نگویم بیت ها وقتی تنها هستم

الان بین ما و شما است یک صفر بزرگ
شما گویی تنها ، ولی من دانم با شما هستم
( ۳ تیر ۱۴۰۱)
@Mah_Poem 🌙
25 June 2022
د
16:00
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
در کنج دیوار های پوسیده
نشنیدم کی و کجا را پرستیده
دیدمش از دور همچنان تار بی وضوح
فهماندمش از چشمای خمار و بی وضو
گفتمش که هستی ای بی وجوه؟
گفت آماده ، آمده ام بی رکوع
تا وجه و وجوه حاصل را کنم پر و جو
( 4 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
د
16:37
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
#رهایت_نکردم 🌙
فکر میکردم دوباره خواهی بَرگشت
ولی اکنون فهمیدم بر نخواهی گشت
از قدیم گفته اند ، چون دوستت دارد
پس رهایش کن ، چون دو سِتَد دارد
این ماجرا را ! ، اولی را دانم که گر بَر گردد
مال توست ، دومی را دانم که گر بُر بَر گردد
اینک دگر ، مال اوست ، یعنی دیگری
پس نکن رهایش و سعی کن بی معنی بگیری
محکم دستانش را، و چون یاد وی را رها گیری
دیگر هیچ گاه معرفت خویش را سایه نمیگیری
رهایت کردم در میان امواج پنهان وجودم
سعی نکن کام بگیری از لبان بغض آلودم
این نهان را چه به دود اندر دود اندود شده
سکوت بخشی از وجود و وجوه و سجود شده
(4 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
د
17:27
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
معنی زندگی ، جهان و همه چیز در چیست؟
رقم چهل و دو ، راز نهان در پی همه چیست

(5 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
26 June 2022
د
10:24
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
#ندای_ناجی از دفتر شعر ماه 🌘
در تمام ، طول تام عمرم به تمنا
گذشت ، تا بیابم ز ناجی یک تقاضا
یافتم جز من ، مرا نشود کسی ناجی
و دهد نجات مرا و گشتم در این معما
جست و جوگر و یافتم منجی را خویش
کردم هویدا ، خویش را در این محیا
یافتم و تلاش کردم بسازم خویشتن
همت به قلبم بستم و گشتم با مسما
یافتم خویشتن در مسیر ساخت راه
و فهمیدم الان می توانم شوم شکوفا
کیمیا می کنم ولی اجزای من کلمات
و در این مرحبا یافتن راهنما و در انتها
پیدا کردم خویش ، نجات دهد خویش را
به انتها ، گشتم برای رشد خویش مبتلا
در سیاهی تو را کیست ناجی ای ادیب
بدان گر در سیاهی شنیدی فریاد اشنا
بدان آن صدای خویش است و نیست
دیگری در این ماجرا و این فضا ز قضا
میابی ناجی خویش را ، و می شنوی
ندا درون خویش ، و ندا میرود به نوا
می شنوی نوای خویش و پیدا در آشکار
این ماجرا ، گر در آینه سیاه گردی هویدا
بیاب خود ، ناجی هستی و بشنو این عطا
از صدای،نمای،دعای،ندای،نوای این مبتلا
( 5 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
د
15:41
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
#سمفونی_خاکروبه از دفتر شعر ماه 🌙
من او بودم برای دیگری ،که برای من آن بود
رود بود ، در این حوالی ولی در آن آب نبود
سرود نبود صدای سوت کالسکه مردود بود
که خروار ها آزار در خلوت حیات خالی نمود
آدا دختر جوان در این حوالی مشهود بود
بزرگ مادر ایشان را در سرش نجاتی بود
بزرگ مادر آدا را در موسیقی وجود نمود
( ادامه دارد... )

@Mah_Poem 🌙
27 June 2022
د
16:10
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
In reply to this message
#رهایت_نکردم از دفتر شعر ماه 📒
(بفرست به کسی که قرار نیست حالا حالا رهاش کنی❣)
@Mah_Poem 🌙
د
16:34
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
من مدت ها می شود ، از نزدیک او را نمی بینم
اکنون page اینستاگرام ش را رو گاهی می بینم
داستان های خوشی در حوالی این شهر پلید
نمی بینم و رد میشوم چون قلبم را قهر درید

(۶تیر ۱۴۰۱)
@Mah_Poem 🌙
د
19:22
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
به قول ادیب سپهری 'چشم ها را باید شست '
'جوری دیگر باید دید' ، من شستم ولی او نشست
چشمهایش ها را ، شنیدیم یکی روایت میکرد
از زمین و زمان و حال و فردا گلایت میکرد
گفتمش ای حکیم ، چه تو را کرده اینقدر نارحیم؟
گفت : روزگاری این حکیم بود مهربان و حمایت میکرد
ولی یک روز داستان ز قضا، این حکیم را کرد نارحیم
بود مرا یک عزیز ، دل و جان و روحم بود برایش فدا
او مرا رها کرد بی ندا و صدایم را دیگر نشنید بی وفا
(7تیر1401)
@Mah_Poem 🌙
19:28
هر چند یکبار ورس رپ هم خواهم نوشت رپ رو دوست دارم و می‌خوام برخی حرفامو در بیت های میان Beat های رپ بیان کنم.
28 June 2022
د
23:14
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
آسمان شهر را اشک چشمانم شُست
پرسیدن که در پی این دیوانه جُست؟

(7تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
23:24
دیوانگان مستانه می‌رقصند ولی
کی شنید نوای ساز دیوانه ای؟

عاشقان بی معشوق درد کشند ولی
کی چشید سوق معشوق مستانه ای؟

#ادیب

(7تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
23:35
از کوچه حوالی خانه تو دیگر گذر نمی کنم چون
مرا گذر ها یم از ازارت ، بسی به تنگنا آورده است

از من دلگیر نشو دیگر جواب سلامت را نمی‌گیرم چون
مرا بسی سلام سرد یار ، به سردی درد آشنا آورده است


(8 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
29 June 2022
د
17:22
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
به قول کهنه رئیس"از دشمنان شکایت بَرَند به دوستان "
"چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم" هان؟
جوابش را دهم ای سعدی بزرگ! هر دشمن را دوستی است،
وهر دوستی را دوستی بهتر ، پس هر دست را رودستی است
پس بریم شکایت ز دوستان سطحی به دوستان واقعی
چون همینک توان گفت درد ما را به جز کوهستان اطلاعی
دارند و دوستان توانند دهند التیام درد ما را حتی تصنعی
سمعی این درد ها التیام نکند مانند گرمی هور بی تشعشعی
(۷تیر۱۴۰۱)
@Mah_Poem 🌙
30 June 2022
د
10:02
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
#حکایت_گلدار از دفتر شعر ماه 🌘
بود یک برنجکار ، پرهیزکار ، با پشتکار
گشت تو دار ، و بیدار از این رشته افکار
پاکت تمبردار با تنویر افکار سپرد به دهدار
گفت شو دست اندر کار و رسان به گلدار
نامه بود برای گلدار دختر فراموشکار برنجکار
گلدار دختر برنجکار، بود قلم کار در شهردار
برنجکار در انتهای نامه نوشت به امید دیدار
گلدار من! ای دختر عزیز تر جان و بخت بیدار
برنجکار نبود مال دنیا پشتوانه دار ، یعنی پولدار
پس او را بود چند کسب و کار و چندین کس وکار
دریغ نبود از هیچ کار، روزی منبت کار ، گاه شالیکار
دوستی بود وی را بس گناه کار و قماربازی کهنه کار
یک روز غذای ظهر وی بود آش شله قلم کار
از گره کار،آن روز شد مهمان، قمارباز کهنه کار
گفت ای برنجکار نخور قلم کار ، ز قمار پرخریدار
و خورد برنجکار فریب این افکار و شد یک قمار کار
وی بود پرهیزکار، لاکن قمار کرد پارچه حریر گلدار
و کس نداد وی را هشدار و برد پارچه را دزدکهنه کار
و برنجکار دیگر نکردهیچکار،در این مدت مصیبت بار
و گشت بدهکار! و ز این دهدار راهدار بسوی شهردار
دیدار کرد با گلدار،وی ندانست خواب است یا بیدار
( ادامه دارد ...)
(9 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
1 July 2022
د
13:04
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
واضح نیست شعرم این را دانم ولی
چون بهم ریخته است فکرم بی دلیل

(10تیر1401)
@Mah_Poem 🌙
2 July 2022
د
12:28
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
#دل_بی_مغز از دفتر شعر ماه 🌒
مغز گوید دریغا او را از وفا
دل نگوید حاشا او را از جفا

دل دهد این جسم را بر فنا
مغز ناطق او دهد بر او جزا

گویم ای دلم نکن اعتماد بر این دلبر بی فا
گوید ای #ادیب دوستش دارم بی چون و چرا



(11تیر1401)
@Mah_Poem 🌙
د
19:03
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
می نویسم و جوشد کلمات از قلبم به قصائد
نمی بینم که شنید و خواند این قصائد به قواعد

(11تیر1401)
@Mah_Poem 🌙
3 July 2022
د
10:38
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
ادیب را در این صحبت صورت آشنایی نیست
این تیمار را حسرت به سیرت مبتلایی نیست
مرا به رغبت به خلوت خویش خوانی ولی
این کثرت غیبت از عادت به محنت کیست؟
(12تیر1401)
@Mah_Poem 🌙
4 July 2022
د
09:33
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
می شنوم از این رویا یک نجوای آهسته
صدایت میزنم ای رعنا! با معنای شایسته

(13تیر1401)

@Mah_Poem 🌙
5 July 2022
د
23:52
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
گویند این ادیب با شعر گم گشته مست
گویم ای مرید این حرف موهبت هست
عروض شعر های ادیب به طول گسست
و این ناگفته هایم به شعر شد و خجست

(14تیر1401)

@Mah_Poem 🌙
6 July 2022
د
00:16
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
#نیم_بیت_عریض از دفتر شعر ماه 🌘

امید پرده های پلید سیاهی را درید
نوید روز های سپید را با لبخند چشید
شنید آواز جدید از قناری های تازه رسید
دمید صور عید و سال نو شد در سایه بید

(15تیر1401)
@Mah_Poem 🌙
د
23:45
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
زردی گل فرد ، سر از خرد سنگ بیرون کرد
سردی سلام یار، به قصد عمد حیرون کرد

(16تیر1401)
@Mah_Poem 🌙
7 July 2022
د
00:34
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
من او را برای دل خویش یار میخواندم
ولی چه افسوس، او مرا بار می دانست

(16تیر1401)
@Mah_Poem 🌙
د
20:57
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
- اولین تکست رپی که من نوشتم

(#اینجا_جای_این_حرفا_نیست )

(اینترو)

ببین اومدم سراغ تون
سریع جارو به دم تون ببندید
برید تو لونه هاتون
می دونم نمی دونی
و شایدم نمی‌خوای بدونی
اما من میگم شاید فرجی شد

(ورس - ۱)

تکست امو تند و تیز
چفت تک تک و یک ریز
شلیک میکنم وسط پیشونیت
گوش هاتو تیز کن
چهار چشمی ببین این حرفا
این حرفا بر مبناست
پر معناست
قبلاً شنیده بودم ازت
گلم من ! نگو اون گل نبود
من و ما و اونا در فکر دیسلاو
ولی دریغ از اینکه مجنون بنگی بود
عمو دختر کشه
کنسرت پر کنه
جک در کنه
شعر می نویسه
پس تکست در کنه
عمو جادگره و افسون می‌کنه
یه دست گل رو تبدیل هیت میکنه
چی بگم اخه
وقتی فوش دهنش آدامسه
یه وجه مشترک داره با empape
تو هم گل میزنی اونم گل می‌زنه
چه فایده!
زنبور گل زد عسل شد
عمو گل زد تٍرک شد
این جاده منتهی به بمبسته
راتو عوض کن
یا بدون دوستت با گلاب شسته
مغزت تو
اونی که این اشغال رو
کرده بهت فرو
نکنه بازم پیام داری؟
شاید به اون پیامت ببالی
یک ایران یه گلی دیدن
که گرده گل زده
روی گل های قالی شل کرده
ولی چشو بسته و دهن باز کرده
ببین فوش یه گلی ، گلابه
اگر هم پیام داری
اون پیام رو بگیر
«صدای پیر مرد خیاط»:کورس

اینها همشون یک در کن
یک رو می‌خوان یک شبه
ضرب در صد کن
ولی الان حرف من با یوتیوبه
توییتر رو یه نگاه کن پر شده
#اینجا_جای_این_حرفا_نیست

(17 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
9 July 2022
د
19:16
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
#جواب_بی_سوال از دفتر شعر ماه 📒

گفتا ای ادیب ادب از که نیآموختی؟
گفتم گر شوی ادیب ، ادب اندوختی؟
گفتا لطفا سوالم را نده با سوال جواب
گفتم ادیب بیدارس ولی تو انگار خواب
خوابم ولی انگار بیدارم در این راه پیچ
جوابم ولی انگار ندارم سوالی دراین هیچ
تمام جواب هایم بی سوال مانند ولی
نیافتم جواب بهتر از سوال همانند ولی

(18 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
د
22:43
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
من تو با هم متفاوتیم
میگی چطوری؟
شما با پدرت مترادفین
راهی رو میری
اونی که جدت ساخته
ولی من انتخاب کردم
راهم رو خودم بسازم
لباس ت از بهترین جا
ولی من انتخاب کردم
جورابمو خودم ببافم

(19 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
10 July 2022
د
15:15
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
ادیب ماند ولی
آداب را خواند ولی
ادیب ادب یاد دارد و گوید
افسوس مرید کتب نخواند ولی
چه گویم وقتی کتاب خوانی نیست
این عام نمی خوانند سعدی حافظ ولی
دل نبستم به ستد شعرم برای معاش زندگی
لاکن در ادب ، ادیب و شعرش حرف هایی دارد ولی

(19 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
11 July 2022
د
20:42
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
در خلوت ظلمت حسرتم سر صحبت غربت را باز کردم
و علت محنت سیرتم را از کسوت رغبت به او ابراز کردم

(20 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
د
21:07
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
In reply to this message
( این شعر رو در قالب جدید نوشتم این قالب ساخته #ادیب هستش و اسمش #قاف هستش قاف یک قالب جدید است که معمولا بصورت تک بیتی نوشته میشود و در این قالب تمام کلمات هر مصراع با مصراع بعدی هم قافیه هستند و معمولا به موضوعات اجتمایی و عاطفی و عارفانه اشاره دارد )
12 July 2022
د
19:15
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
#یه_روز_سخت_میگذره #رپ

(ورس -1 )
می دونم روزای سخت بالاخره میگذره
حتی برای این روزام ناراحت نیستم یذره
هیچ وقت یادم نمیره کیا بودن کنارم
وقتی نبود کسی کمک حال و به یادم
می نویسم شاید یکم دلم سبک بشه
دلی که پره ، چطوری یهو خالی بشه؟
بیت هام انعکاسی از قعر احساسمه
اونی که در سختی کنارم بود دوستمه
اونا از ما بهترون هستن اینجور میدونن
نمی دونن فکر های من از اونا براقتره
دوسم ندارن می دونم این رو
ولی تمرکز من رو اهداهم قویتره
ببین مرفع زاده بی درد
من در نبردم با درد
سختی و فکر به آینده من رو میکشه
ولی این بچه مرفع علف ناب میکشه
فکرم ذهنم قلبم مغزم متمرکز
به هدفم مقصدم و مثل مادون قرمز
اونا که توی باتلاق کنارم غرق شدن
وقتی این آب گوارا بشه
بد خواهام رو تو این آب غرشون میکنم
اونا که بجا اینکه نمک روی سفره بزارن
روی زخم نمک پاشیدن
نمک دون رو می کنم تو کونشون
نکه دوست نداشته باشم
ولی ازت منتفرم و اینم نشون

(21 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
13 July 2022
د
23:20
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
گشتم درون خویش تا بیابم تو را
نیافتمت،چون جزئ از کلی من را

(22 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
23:25
ای ادیبا چیست تو را در گریبان؟
ندانم چه دارم و چه خواهم گفت
ولی چشمه بیت هایم شد به جریان
بشنو ای مرید زین حسرت های نگفت
گویم نظم و شوم جاودان همچو عریان

(23 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
14 July 2022
د
22:39
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
#نثر_موزون
رسم شرم برآن بود به هنگام بزم گر گرم سهم خویش از سخن شوی نظم خویش را بر وهم خویش چشم بپوشانی و نرم و آهسته سخنی جاری کنی

(23 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
د
22:57
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
#او از دفتر شعر ماه

ای خردمند بدان در گذر عمر به تباه
این عمر گران مایه س و تلف آن گناه
اقدام رفع پیش نیاز و رسیدن به رفاه
بدان عمر و مال دنیا مال توست نه جاه
"لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ" شکر او به گواه
می افزاید بر نعمت ت! پس از او بخواه
او ست یاورم و باورم در این مسیر کوتاه
شکر گویم او را برای هر لحظه گاه به گاه

(24 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
15 July 2022
د
23:37
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
گویم دیشب دیدم قرص کامل مهتاب
تا بامداد ناظرم بود دراین شب نایاب


(24 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
23:48
چندی پیش شصت دستم روی کاغذ سپیده جست
و در ژرف نشستم و پیوست افکارم یکباره گسست
رخت بستم و نشسته در گوشه ای همچون مست
در ژرف افکار گسسته پرسیدم جز ما کسی هست؟


(25 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
16 July 2022
د
22:19
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
گفتا ادیب در نظم تو را آیدی نیست در این کار
گفتم از این نگاه کن بایدی است مرا در این کار

(25 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
22:19
#یا_او از دفتر شعر ماه 🌘

گویند به من زین جهان پوچ است و محل عبور
گویم ای خردمند چه شوری ست تو را به مور گور؟
زین جهان بافته جدا یافته است او بافت به سرور
و او گفت ای تار من زین بافته جدا یافته به شور
باورم به او ، دیدم نور او و گشتم به او محشور
زین جهان نوری ست ز او و آفریده ها جرئه ای نور
او گفت که ای خردمند ، هر مندی را هست قصور
گفتم یا او ! یافتم ت در این مسیر و عمق شعور
زین جهان جایگاه است و برای خردمند فکور
خردمندی در آنست نه آنقدر شوی ز او دور
که سردی دوری تو را کند زین لطف او معذور
نه خردمند به آنست که شوی نزدیک حضور
زینهار تو نتوانی دهی به او پاسخ و شوی معذور
با خرد در حوالی این سیر کند و شود منصور
همچون مثال میزان رغبت تار های سنتور
نه آن قدر نزدیک به حضور نه آنقدر ز او دور
کل سخنم در بیت آخر این نظم در کنم مرور
ای خردمند گر خواهی شوی رستگار و مطهور
نشو دور ز او و باش صبور و زین شعور بشو فکور

(26 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
17 July 2022
د
21:06
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
خواستم بیابم چرایی زین جهان در این ادب
نتواستم گویم جوابی به سوالاتم زین سبب
پاسخ هایم بی سوال مانند گاهی در عجب
نیافتم پاسخی زیباتر از سوال کردن در ادب

(26 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
21:06
درون قلبم به سبب عشق او آشوبی است
چون درون بطن وجود من محبوبی است

(27 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
21:18
او کیست که زین زیست جهان با او جاریست
در چیست که بی او زین نیست جهان خالیست

(27 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
18 July 2022
د
23:32
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
آرزو دارم لبانم را بیارایی
با لبان سرخ همچون لعلت
تمنا دارم ز زبانم تا شنوایی
با گوش دل بی دلیل بی علت
(27 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
20 July 2022
د
00:11
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
پرسیدم ای لیلی من این بود مرا روا؟
گفت گر شوی مجنون باید رها و سوا
شوی ز دنیا ، و قرار دهی عبا در این بنا
ی عشق ، ببخشی ز معشوق خطای جفا
ی عشق ، و گر نباشد در عاشقی ندا و ریا
این عشق را بماند ، مجنون و لیلی به بقا

(28 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
00:11
گویا روزی شنیدم گشته فدا
برای عشق و به جان خریده جفا
ی عشق و داده درون خویش جلا
و درد عشق را تنها سکوت کرده شفا
گویم غزل های عاشقانه ام به صبا
یعنی باد از جانب خوارزم که آورد نوا
مرا در این کنج سکوتم گذشت به ثنا

(29 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
د
00:27
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
گفتمش ، از کوه اندوه دلم بی هیاهو
شنید زین شکوه این انبوه دلم به نیکو

(29 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
21 July 2022
د
22:30
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
#خواب_محال از دفتر شعر ماه 🌘

یادمه شبی غرق بودم در فکر و خیال
در اندیشه ی راه در آوردن پول حلال
ناگهان آمدم به خود دیدم خاک ذغال
افتاده روی فرش! به وقت تحویل سال
وهم گرفت وجودم گشتم شوریده حال
در باز شده و آمد داخل یار صاحب جمال
یک دست ذغال و ید دیگر قابل اشتعال
کفتمش زین حرارت عشقت آمد اشتعال
تمام بند بند وجودم سوی سطح انفصال
یادم دارم یار کام گرفت و فعل و انفعال
بعد آمد. و ناگه پریدم زین خواب محال

(30 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
22:30
خردمند علم گویند داریم اندیشه زین اتم
ما ندهیم فکر به او! و در فکر آسمان هفتم
(31 تیر 1401)
@Mah_Poem 🌙
23 July 2022
د
10:14
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
گشتم درون زندگی خویش در این نما
پیدا کردم نوت خویش در میان این نوا
یک را دیدم فرا خواند و گفت با این صدا
گر خواهی شوی آشنا ،بیاب زین چرا ، ندا
(01 مرداد 1401)
@Mah_Poem 🌙
10:15
آشوب دلم گشت مغلوب محبوب دلم
شعرحاصلم گذشت مرغوب مکتوب قلم
(02 مرداد 1401)
@Mah_Poem 🌙
24 July 2022
د
09:52
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
شاید زین بیت ها مرا گشایشی آید
باید ادیب را زین شور ،نظم نو سراید
بیاید شور عشق زین حقیر را و فرماید
نماید رخسار خویش به ادیب و گشاید
رباید ازین گشایش لب ها دل مرا شاید

(02 مرداد 1401)
@Mah_Poem 🌙
09:52
#دچار_نگار از دفتر شعر ماه 🌘

کار را دانم انجامش را نیست عار
سوار را نباید ترسی باید مست فرار
تار های پراکنده ی دیواره زین غار
خمار آمدم ببینم تو را در این قرار
کنار آمدم با سردی یار در این انتظار
سار بودم ولی دید مرا به چشم خار
نثار وی کنم همه دار این همه اعتبار
دچا وی شدم و ندیدم هست بی وقار
روزگار چه بدها می کند با عاشقی رفتار
شعار نمیدهم ولی یار بی وفایم بی نگار
یادگار بماند زین بیت های بنظم روزگار
حصار عاشقی را شکستم شدم ماندگار
(03 مرداد 1401)
@Mah_Poem 🌙
25 July 2022
د
20:48
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
دیوانه گشته و میچرخد به دورش همچون پروانه
افسانه ها ساخته ز شور این عشق همچون مستانه
پیمانه ها پر می شود زین عطر ناب عشق فرزانه
ترانه ها گفته می شود آکنده از مهر در این کاشانه
جوانه ای هستیم در کنار هم و دانم شویم گلخانه
شانه هایت آرامگاه آرامش من است در این بهانه

(03 مرداد 1401)
@Mah_Poem 🌙
20:53
روحم در وجود زین شکوه آمد به ستوه
انبوه سوی کوه فریاد زدم سر زین اندوه

(04 مرداد 1401)
@Mah_Poem 🌙
21:02
گویم زین وجودم فدای💛
❣️روی تو ❣️
❣️بوی تو ❣️
❣️خوی تو ❣️
❣️موی تو ❣️
❣️ابروی تو ❣️
❣️گیسوی تو ❣️
❣️سبوی تو ❣️
❣️نکوی تو ❣️
❣️هیاهوی تو❣️
و روح شعرم برای تو💛

(04 مرداد 1401)
@Mah_Poem 🌙
27 July 2022
د
08:55
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
خواستم گشایشی یابم زین ابهام
جست و جو کردم رسیدم به اتمام
زین ادب و نظم جویم برای احترام
یافتم مسیر خویش را، وشدم ادغام

(05 مرداد 1401)
@Mah_Poem 🌙
30 July 2022
د
09:38
دفتر شعر ماه | Mah Poem 🌙
خویش را دیدم در راه آرزوی دور و دراز
در آن جست و جو کردم و یافتم زین راز
گر خواهی رسی زین آرزوی محال دلنواز
شو مسمم چون کمر همتت به تلاش نیاز


(06 مرداد 1401)
@Mah_Poem 🌙
09:38
آمده ام تا حقیقی آشکار کنم
زین فکر را هزاران افکار کنم
ندانم کی رسم به خواسته ام
دانسته هایم رو را انکار کنم

(07 مرداد 1401)
@Mah_Poem 🌙